کنون مال اوست
کودکی را دیدم ، خود را به تنه ی درخت شرارت می مالید
چون خرس
شاید خارش هوسش فرو می نشست
شاید زنبورهای عسل کامش را شیرین می کردند
و شاید هم اگر کندو می افتاد پوستش را درد آلود
شاید بوته خسی را روبان می زد
و به عیادت شتری می رفت
تا با لبخندی
پینه هایش را مرهم نهد
شاید با بوته علفی حیوانی را
به دنبال آرزوهای خود می کشید
تا با هم در رسیدن شریک باشند
و شاید با بوسه ای از دور صورت دختر همسایه ای را سرخ می کرد
برای او فرق نمی کرد
باید در حال باشد
کنون مال اوست